زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه
 

تأثیر وراثت و محیط بر شخصیت





وراثت و محیط و شخصیت، یکی از مباحث مطرح در روان‌شناسی بوده که به تاثیرات وراثت و محیط بر شخصیت و تاثیرات این دو برهم بحث می‌کند. شخصیت، مجموعه افکار، احساسات، رفتار اجتماعی و ویژگی‌های فیزیکی یک شخص می‌باشد.در هم آمیختگی عوامل وراثتی و محیطی، در شکل دادن به شخصیت فرد از بدو تولد وجود دارد. در نتیجه، میان صفات به ارث برده کودک و محیطی که در آن بزرگ می‌شود، نوعی همبستگی ذاتی وجود دارد.
[۱] اتکینسون، ریتال‌ال، زمینه روان‌شناسی هیلگارد، ص۴۲۹-۴۳۰، حسن رفیعی و همکاران، تهران، ارجمند، چاپ ۱۳۸۳.



۱ - عوامل شکل‌گیری شخصیت



این شخصیت است که مشخص می‌کند شما چگونه به دیگران واکنش نشان می‌دهید. شخصیت، فقط بودن انسان را تعیین نمی‌کند، بلکه رفتار او را هم مشخص می‌کند.
[۲] ‌هامر، دین، نقش ژن در شکل‌گیری شخصیت، ص۷، علی متولی‌زاده ارکانی، تهران، چهر، ۱۳۸۴، چاپ اول.
[۳] ‌هامر، دین، نقش ژن در شکل‌گیری شخصیت، ص۸، علی متولی‌زاده ارکانی، تهران، چهر، ۱۳۸۴، چاپ اول.
[۴] ‌هامر، دین، نقش ژن در شکل‌گیری شخصیت، ص۹، علی متولی‌زاده ارکانی، تهران، چهر، ۱۳۸۴، چاپ اول.
[۵] ‌هامر، دین، نقش ژن در شکل‌گیری شخصیت، ص۱۲، علی متولی‌زاده ارکانی، تهران، چهر، ۱۳۸۴، چاپ اول.
توانایی‌ها، عقاید، نگرش‌ها، انگیزش‌ها، هیجان‌ها و صفات شخصیتی در هر فرد ترکیب ویژه‌ای دارد که او را از دیگران متمایز می‌سازد.
در شکل‌گیری شخصیت دو عامل کلی نقش دارد: عامل زیستی و عامل اجتماعی.

۱.۱ - عامل زیستی


عوامل زیستی، معمولا به ارث می‌رسند و از همان ابتدا در فرد وجود دارند.
عوامل زیستی شخصیت که معمولا تحت عنوان "مزاج" به کار می‌روند، آن‌هایی هستند که به ارث ‌رسیده و مهم‌ترین این عوامل عبارتند از:
جنس، سن، عوامل عصبی – غددی.

۱.۲ - عامل اجتماعی


عوامل اجتماعی، محصول محیط اجتماعی هستند، محیطی که فرد اولین سال‌های زندگی خود را در آن گذرانده است.
[۶] گنجی، حمزه، روان‌شناسی عمومی، ص۲۲، تهران، ساوالان، ۱۳۴۶، چاپ چهلم.

به طور کلی، میزان تفاوت‌های یک صفت در افراد مختلف یک جمعیت را، که بر اثر تفاوت‌های وراثتی آن‌ها پیدا می‌شود، میزان وراثتی بودن آن صفت یا "وراثت‌پذیری" آن می‌نامند.

۲ - وراثت



وراثت، انتقال صفات از والدین به اولاد است. بیشترین وراثت‌پذیری مربوط به توانایی‌های هوشی سپس شخصیت و از همه کمتر مربوط به عقاید دینی، سیاسی و علایق شغلی است.
[۷] اتکینسون، ریتال‌ال، زمینه روان‌شناسی هیلگارد، ص۴۲۹-۴۳۰، حسن رفیعی و همکاران، تهران، ارجمند، چاپ ۱۳۸۳.

البته ژن‌ها به تنهایی عمل نمی‌کنند، بلکه محیط نیز تاثیر قابل ملاحظه‌ای روی عمل آن‌ها دارد. بعضی از صفات مشخصه نظیر قد، وزن و هوش تا حدی به وسیله ژن‌ها تعیین می‌شوند. با وجود این، محیط عامل مهمی در هر یک از این صفات مشخصه به شمار می‌رود.
[۸] هیملز، چالز اچ، ص۷۷ -۷۸، محمد رحیم رحیم‌زاده، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۹.

آخرین پژوهش‌ها در ژنتیک، زیست‌شناختی ملکولی و علوم اعصاب نشان می‌دهد که، بسیاری از ویژگی‌های بنیانی شخصیت، در زمان تولد به ارث می‌رسند و خیلی از اختلافات بین شخصیت افراد، نتیجه وجود اختلاف در ژن‌های آن‌هاست. هم‌چنین شیوه‌اندیشه ما، محصول فعالیت ژن‌ها است.

۲.۱ - تمایز هویت


ظهور علم زیست‌شناختی ملکولی، باعث کشفیات شگفت‌انگیزی شده است که بی‌شک نشان دهنده آن است که ژن‌ها، مهمترین عامل در تمایز هویت یک انسان از انسان دیگر است. بخشی از تفاوت‌های شخصی در سرشت همانند: شکل بینی، رنگ پوست، رنگ چشم و بعضی از رفتارها مانند: اعتیاد به الکل، تنباکو، مواد مخدر، داروهای خطرناک، خشونت، پرخاش‌گری و رفتارهای تهاجمی نیز ریشه‌های ژنتیکی دارند. اگر چه عوامل غیر ژنتیکی مهمی نظیر: روش تربیتی پدر و مادر و نوع روش آموزشی در مدرسه هم وجود دارند، اما هیچ اثری برجسته‌تر از ساختار ژنتیکی نیست. به همین دلیل، ویژگی‌های سرشت که در اوایل زندگی بروز می‌کنند هم‌چنان در طول زندگی پای می‌فشارند.
[۹] هامر، دین، نقش ژن در شکل‌گیری شخصیت، ص۱۲، علی متولی‌زاده ارکانی، تهران، چهر، ۱۳۸۴، چاپ اول.


۲.۲ - صفات وراثتی قطعی


عوامل وراثتی، نسبت به بعضی از صفات مانند گروه خون، به‌اندازه‌ای قطعی است که به هر شکل، ارگانیزم ادامه حیات دهد، ژن‌ها آن‌ها را تعیین می‌کنند. در مقابل در بعضی از موارد، مثل یادگیری مهارت‌های پیچیده، وراثت تنها ماده خام و استعداد برای شکل‌گیری ویژه، توسط الگوی تمرین، یادگیری را فراهم می‌کند. در روایات اسلامی هم، برخی صفات شخصیت از قبیل: وفاداری و بی‌وفایی، شهامت و بزدلی، رذالت و پستی، نجابت و بزرگواری و… تا حد زیادی به عوامل ذاتی و ارثی نسبت داده شده است.
[۱۰] مصباح، علی، روان‌شناسی رشد ۱، ص۲۱۵، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تهران، ۱۳۸۴، چاپ اول.
[۱۱] مصباح، علی، روان‌شناسی رشد ۱، ص۲۳۳، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تهران، ۱۳۸۴، چاپ اول.


۳ - تفکیک تاثیرات توارث از محیط



تفکیک تاثیرات توارث از تاثیرات محیط بر شخصیت، کار مشکلی است. مطالعات انجام شده روی توارث و محیط نشان می‌دهد که در پاره‌ای از موارد ژن‌ها یا محیط یا هر دو نقش تعیین کننده دارند. ژن‌ها در مقایسه با محیط در تعیین زمان بلوغ افراد نقش اساسی‌تری دارند. محیط یکسان، بر خصیصه‌های شخصی مانند، نزدیکی اجتماعی، علایق مذهبی و ارزش‌ها تاثیر معنی‌دار دارد. محیط بر رفتار اثر می‌گذارد و آن را محدود می‌کند و رفتار به نوبه خود به تغییر در محیط می‌انجامد. مطالعه و مقایسه دوقلوهای همسان (یک تخمکی) و ناهمسان (دوتخمکی) نشان می‌دهد که محیط و توارث هر دو در بروز پرخاش‌گری، ارتکاب جرم، رفتارهای معین اجتماعی، ترجیحات غذایی، سوگیری جنسی، میگرن و اسکیزوفرنی نقش دارند.
[۱۲] شمس آباد، تفاوت‌های فردی.


۴ - شباهت دوقلوهای همسان و ناهمسان



هر کودک بر اساس شخصیت خود، محیط روان‌شناختی درون‌ذهنی خاصی را از میان محیط عینی خود برمی‌گزیند و این محیط درون‌ذهنی است که رشد آتی شخصیت را رقم می‌زند. به تدریج که بچه‌ها بزرگ‌تر می‌شوند، می‌توانند از محیطی که والدین بر آن‌ها تحمیل کرده‌اند فراتر روند و محیط‌هایی باب طبع خود برگزینند. این محیط‌ها به تدریج شخصیت آن‌ها را شکل می‌دهد. شباهت عجیب دوقلوهای همسان به مرور زمان با پرورش در محیط‌های جداگانه کم می‌شود. در حالی که شباهت دوقلوهای ناهمسان (خواهر – برادر) ولو با هم بزرگ شده باشند، از کودکی تا بزرگسالی کم می‌شود. در طی مطالعاتی که انجام شده نتایج حاکی از آن است که، شخصیت افراد از اوایل تا اواخر نوجوانی در مجموع تداوم عمیقی دارد. عمیق‌ترین تداوم‌ها در هوش و علایق فکری بوده است.
[۱۳] اتکینسون، ریتال‌ال، زمینه روان‌شناسی هیلگارد، ص۴۲۹-۴۳۰، حسن رفیعی و همکاران، تهران، ارجمند، چاپ ۱۳۸۳.


۵ - آراء برخی نظریه‌پردازان



بعضی از نظریه‌پردازان فرض می‌کنند که شخصیت به وسیله هر دو عامل وراثت و محیط شکل می‌گیرد. برای بعضی وراثت دارای تاثیر مسلط و محیط از اهمیت کمتری برخوردار است.

۵.۱ - ریموند کتل


بنا بر نظر ریموند کتل، در قلمرو احساسات و یا بر حسب نظر گیلفورد، در قلمرو نیازها تاثیر چیره‌ شونده محیط به چشم می‌خورد. این عوامل گواه اهمیت یادگیری یا تشکیل عادات در پدیدآیی شخصیت‌اند.
[۱۴] لی مای، شخصیت، ص۵۹، محمود منصور، تهران، ۱۳۷۳، چاپ سوم.


۵.۲ - یونگ


یونگ، دیدگاه میانه‌رویی را برمی‌گزیند و می‌گوید: سایق یا روند گرایش به سوی خود‌شکوفایی فطری است، ولی می‌تواند به وسیله تجربه و یادگیری تسهیل و بازداری شود.

۵.۳ - فروم


فروم، معتقد بود که، اکثر مردم یک فرهنگ، دارای منش اجتماعی مشابهی هستند. کودک، این منش اجتماعی و همچنین منش فردی خود را از تعامل‌های منحصر به فرد با والدین به اضافه موهبت‌های ژنتیکی خود شکل می‌دهد. ترکیب تجربه‌های اجتماعی – محیطی به ویژه عملکرد و رفتار والدین با کودک است که ماهیت شخصیت بزرگسالی را تعیین می‌کند، هر چند نمی‌توان به طور قاطعی چنین تصوری داشت.
[۱۵] شولتز، دوان، نظریه‌های شخصیت، ص۳۷، یوسف کریمی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
[۱۶] شولتز، دوان، نظریه‌های شخصیت، ص۱۲۳، یوسف کریمی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
[۱۷] شولتز، دوان، نظریه‌های شخصیت، ص۲۰۶، یوسف کریمی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.


۵.۴ - واتسون


واتسون، هم در یکی از آثار خود به نقش سازنده و پر اهمیت محیط در تکوین شخصیت عقلی، اخلاقی، اجتماعی و عاطفی افراد اشاره می‌کند.
[۱۸] پارسا، محمد، روان‌شناسی یادگیری، ص۹۹، علمی، ۱۳۷۴، چاپ اول.


۶ - صفات جسمانی



صفات جسمانی، از مفاهیم پایداری هستند که طی تاریخ بشر، مترادف با مفهوم شخصیت به کار گرفته شده‌اند. از دیرباز عقیده بر این بوده که افراد چاق، آدم‌هایی خوش مشرب و شاد، افراد لاغر، مردمانی خجالتی، مضطرب و عصبی و اشخاص قوی بنیه و ورزش‌کار، افرادی دارای روحیه سالم هستند. یکی از دانشمندانی که به طور جدی در مورد این رابطه اظهار نظر کرده، بقراط حکیم بوده است.
[۱۹] شاملو، سعید، مکتب‌ها و نظریه‌ها در روان‌شناسی شخصیت، ص۱۸۷، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.


۷ - پانویس


 
۱. اتکینسون، ریتال‌ال، زمینه روان‌شناسی هیلگارد، ص۴۲۹-۴۳۰، حسن رفیعی و همکاران، تهران، ارجمند، چاپ ۱۳۸۳.
۲. ‌هامر، دین، نقش ژن در شکل‌گیری شخصیت، ص۷، علی متولی‌زاده ارکانی، تهران، چهر، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۳. ‌هامر، دین، نقش ژن در شکل‌گیری شخصیت، ص۸، علی متولی‌زاده ارکانی، تهران، چهر، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۴. ‌هامر، دین، نقش ژن در شکل‌گیری شخصیت، ص۹، علی متولی‌زاده ارکانی، تهران، چهر، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۵. ‌هامر، دین، نقش ژن در شکل‌گیری شخصیت، ص۱۲، علی متولی‌زاده ارکانی، تهران، چهر، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۶. گنجی، حمزه، روان‌شناسی عمومی، ص۲۲، تهران، ساوالان، ۱۳۴۶، چاپ چهلم.
۷. اتکینسون، ریتال‌ال، زمینه روان‌شناسی هیلگارد، ص۴۲۹-۴۳۰، حسن رفیعی و همکاران، تهران، ارجمند، چاپ ۱۳۸۳.
۸. هیملز، چالز اچ، ص۷۷ -۷۸، محمد رحیم رحیم‌زاده، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۶۹.
۹. هامر، دین، نقش ژن در شکل‌گیری شخصیت، ص۱۲، علی متولی‌زاده ارکانی، تهران، چهر، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۱۰. مصباح، علی، روان‌شناسی رشد ۱، ص۲۱۵، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تهران، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۱۱. مصباح، علی، روان‌شناسی رشد ۱، ص۲۳۳، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تهران، ۱۳۸۴، چاپ اول.
۱۲. شمس آباد، تفاوت‌های فردی.
۱۳. اتکینسون، ریتال‌ال، زمینه روان‌شناسی هیلگارد، ص۴۲۹-۴۳۰، حسن رفیعی و همکاران، تهران، ارجمند، چاپ ۱۳۸۳.
۱۴. لی مای، شخصیت، ص۵۹، محمود منصور، تهران، ۱۳۷۳، چاپ سوم.
۱۵. شولتز، دوان، نظریه‌های شخصیت، ص۳۷، یوسف کریمی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
۱۶. شولتز، دوان، نظریه‌های شخصیت، ص۱۲۳، یوسف کریمی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
۱۷. شولتز، دوان، نظریه‌های شخصیت، ص۲۰۶، یوسف کریمی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
۱۸. پارسا، محمد، روان‌شناسی یادگیری، ص۹۹، علمی، ۱۳۷۴، چاپ اول.
۱۹. شاملو، سعید، مکتب‌ها و نظریه‌ها در روان‌شناسی شخصیت، ص۱۸۷، تهران، رشد، ۱۳۸۲، چاپ هفتم.


۸ - منبع



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «وراثت، محیط و شخصیت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۵/۰۸.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.